چگونه با لج‌بازی کردن کودکان کنار بیاییم؟

گروه سلامت خبرگزاری فارس: دنیای کودکی دنیای عجیب و غریبی است؛ دورانی که از لحظه تولد نوزاد لحظات مختلف و متنوعی را تجربه می‌کند و در مسیر پر تلاطم زندگی به سمت کودکی، خردسالی تا نوجوانی و …. هزاران رویداد و واقعه را تجربه کرده و با جسم و روحش خو می‌گیرد.

یکی از موضوعات مهم در دوران کودکی بحث لجبازی کردن کودکان است؛ همان رفتاری که بارها از سوی کودکان و بچه هایمان تکرار می‌شود و داد همه پدران و مادران در می‌آورد؛ بی آنکه بدانیم نام این حالت و رفتار کودکمان لجبازی و عناد با ما نیست، بلکه این اقتضای سن اوست.

برای آشنایی و کسب دانش و مهارت مواجهه با چنین حالتی در کودکان با «سالومه آقایی، روانشناس و فعال در حوزه کودکان» به گفت‌وگو نشستیم تا درباره موضوع لجبازی کردن کودکان و راهکارهای مقابله و مواجهه با آن به بحث بنشینیم.آنچه در ادامه از نظر گرامی‌تان می‌گذرد، مشروح این گفت‌وگوست.

در ابتدای گفت‌وگو توضیح دهید اساسا لجبازی کردن از چه سنی شروع می‌شود؟

لجبازی بچه‌ها از حدود ۲ سالگی صورت می‌گیرد که اریکسون، روان شناس نیز معتقد است که این سن، سنی است بچه‌ها می‌خواهند به استقلال برسند و برای اینکه به استقلال برسند با والدین خیلی مخالفت می‌کنند. در واقع آنچه ما به عنوان لجبازی از آن نام می‌بریم از حدود ۲ سالگی شروع می‌شود؛به عبارتی بچه‌ها هر چیزی که والدین می‌گویند؛ یعنی اگر مثلاً بگویند دستت را بشوییم مخالفت می‌کنند. دلیل این است که بچه‌ها می‌خواهند به استقلال برسند و حد و مرزها را بشناسند و می‌خواهند حریم خصوصی خود را به دست بیاورند و ببینند پدر و مادر تا کجا با آنها راه می‌آیند و موافقت خودشان را با آنها اعلام می‌کنند.

وقتی «نه» گفتن بچه‌ها زیاد می‌شود که ما الگوی مناسبی برای آنها باشیم؛ در واقع پدر و مادر چون بیشترین تماس و ارتباط را با بچه‌ها دارند باید نه‌ها را محدود کنند؛ یعنی تا جایی که می‌توانند پدر و مادر و بچه‌ با هم همراه شوند و از طریق‌های دیگر نه‌ها را به بله تبدیل کنند. در دو جا ما به بچه‌ها نه مطلق می‌گوییم.

یک جا که بچه‌ها بخواهند به خودشان آسیب بزنند؛ مثلا چاقو درخواست می‌کند و ما نمی‌توانیم اصلاً به او بدهیم. در این نه گفتن ایستادگی می‌کنیم و مقابل کودک ایستادگی می‌کنیم و مطلق «نه» می‌گوییم و اجازه نمی‌دهیم.

جای دیگر اینکه مثلاً می‌خواهد در طبقه بالای خانه کنار بالکن که امکان سقوط است بایستد نیز به دلیل وجود خطر، مطلق نه می‌گوییم و ایستادگی می‌کنیم.

«نه» دیگر مربوط به زمانی است که کودک می‌خواهد به کودک دیگری آسیب می‌زند نیز محکم ایستادگی کرده و نه می‌گوییم. نه دیگر را والدین باید زمانی بگویند که کودک به حریم خصوصی بچه دیگر می‌خواهد تجاوز کند. مثلاً در پارک وقتی نوبتی باید همه از وسیله‌های بازی استفاده کنند، کودک ما می‌گوید:«من می‌خواهم بی‌نوبت و زمان زیادی با وسیله بازی کنم.» به جز این سه «نه» که مقابل بچه‌ به کار می‌بریم در بقیه موارد باید اگر درخواستی داشت موافقت کنیم. به طرق مختلف؛ اول اینکه از سن ۲ سالگی سن کنجکاوی شروع شده است و اگر کودک کاری انجام می‌دهد لجبازی نیست؛ چرا که کودک تازه راه افتاده و قصد تجربه کردن را دارد.

هرچه می‌گویم فلان کار را نکن، او ایستادگی می‌کند؛ در واقع بچه‌های ما در سن کنجکاوی و استقلال هستند و می‌خواهند خودشان تصمیم بگیرند چه کار کنند. یکی از راه‌های خوب، دادن حق انتخاب است؛ یعنی اول خانه را محیط امنی برای کودک کنیم تا کودک راحت بدود یا… و اگر وسائل خطرناک داریم را جابه جا کنیم و … یعنی خانه را طوری طراحی کنیم تا جایی که کودک بتواند آزاد باشد تا نیاز نباشد مدام بکن و نکن و امر و نهی کنیم. پس، اول از همه کودکان نیاز به آزادی دارند تا آزادانه در خانه بگردند. مسئله بعد این است که به کودک حق انتخاب دهیم.

مثلاً اگر قصد بیرون رفتن داریم و فکر کنیم با کودک بر سر لباس به چالش برخورد می‌کنیم، می‌توانیم چند بلوز با اشکال مختلف بیاوریم و از او بپرسیم مثلا آبی دوست داری یا سبز. البته با توجه به فصل، باید لباس متناسب با فصل را نشان او دهیم و به او بگوییم با توجه به اینها کدام را دوست داری بپوشی؟ از او نظر بپرسیم تا انتخاب کند.

وقتی بچه‌ها ببینند که همراه آنها هستیم و هم آزاد هستند و در مشاغل مختلف حق انتخاب دارند، خیلی بیشتر با ما راه می‌آیند. مثلاً وقتی خودمان دستمان را بشوییم ممکن است او بیاید دستش را بشوید. بچه‌ها بشتر از اینکه ما بخواهیم حرفی بزنیم عمل ما را می‌بینند و با توجه به اقدام ما یاد می‌گیرند. آنچه ما آن را به عنوان لجبازی می‌گویم در واقع از لحاظ کودک به دنبال استقلال رفتن است. کودک هدفش لجبازی نیست، بلکه کسب استقلال است.

موضوع مهمی که در ۲ سالگی به بعد در بچه‌ها اتفاق می‌افتد مالکیت است

موضوع مهمی که در ۲ سالگی به بعد در بچه‌ها اتفاق می‌افتد مالکیت است؛ مثلاً می‌گویند: «مامان من، اسباب‌بازی من و …» و وقتی بچه دیگر می‌خواهد شریک اسباب بازی‌اش شود، ممانعت می‌کنند و والدین برای اینکه رضایت بچه‌ فامیل را به دست بیاورند تلاش می‌کنند اسباب‌بازی کودک خود را به کودک مقابل بدهند تا او هم یکبار بازی کند که این کار اشتباهی است.

چون بچه الان تازه به سن مالکیت رسیده و می‌خواهد اسباب بازی برای خودش باشد. بهترین کاری که ما می‌توانیم بکنیم این است که برای اینکه این کشمکش‌ها را کم کنیم، در خانه خودمان یکسری اسباب بازی را انتخاب کنیم و در سبدی بریزیم و داشته باشیم؛البته اسباب‌بازی‌های که خیلی مورد علاقه بچه‌ خودمان نباشد و نامش را اسباب بازی مهمان بگذاریم.

وقتی مهمانی به خانه ما آمد یا دوستش آمد، آن اسباب‌بازی را بیاوریم تا بازی کنند و حساسیت نداشته باشند. این طور که باشد حس مالکیت کودک سر جای خودش است؛مثل اسباب بازی که در مهد کودک همه بازی می‌کنند یا تاب و سرسره در پارک که همه بازی می‌کنند و به محض پایان بازی جمع می‌شود.

بچه‌ها از ۲ سالگی لجبازی‌شان شروع می‌شود

در چه سنی لجبازی بیشتر دیده می‌شود؟مثلاً در سن ۲ سالگی یک شکلی دارد یا مثلاً در این سن کودکان حرف‌شنوی بیشتری دارند و بعد طغیان می‌کنند؟

بچه‌ها از ۲ سالگی لجبازی‌شان شروع می‌شود.

رفتار پدر و مادر است که بچه‌ها را برانگیخته می‌کند

آیا به صورت علمی هم به این نوع رفتار کودکان لجبازی می‌گویند یا اینکه اسم عنوانی است که عامه مردم به کودک اطلاق می‌کنند؟

خیر. این عنوان لجبازی از دید عامه مردم هست.

به خاطر اینکه بچه‌ها می‌خواهند به حس استقلال برسند و با نه گفتن می‌خواهند حریم خصوصی خودشان را به دست بیاورند. مثلاً وقتی کودک مشغول بازی کردن است و والدین یکدفعه می‌گویند«الان وقت خواب است» بهتر است به کودک زمان دهیم و بگوییم یک کم دیگه بازی کردی زمان بازی تمام می‌شود؛ نه اینکه یکدفعه بازی او را قطع کنیم یا یک دفعه تلویزیون را خاموش کنیم. در واقع رفتار پدر و مادر است که بچه‌ها را برانگیخته می‌کند و در مقابل پدر و مادر ایستادگی می‌کنند.

در اصل این است که اگر بخواهیم علمی به موضوع نگاه کنیم حق را به بچه‌ می‌دهیم و رفتار والدین است که باعث بروز این مشکل می‌شود؛ اگر رفتار پدر و مادر با بچه درست باشد، مشکل به وجود نمی‌آید. این مشکل از ۲ سالگی (لجبازی) شروع می‌شود؛ چون زیر ۲ سالگی بچه‌ها حالت نوزاد دارند و خوردن و آشامیدن و … را انجام می‌دهند و کنترل ۱۰۰ درصد بچه‌ برعهده پدر و مادر است، اما از یکسال و خورده‌ای، کودک شروع به راه رفتن کرده و سعی در به دست آوردن استقلال می‌کند و پدر و مادر نیز می‌خواهد کنترل کنند؛ یعنی هرچه پدر و مادر بخواهد بیشتر بچه‌ها را کنترل کند این حالت که به آن لجبازی می‌گویند بیشتر می‌شود.

در روان‌شناسی این حق را به بچه‌ می‌دهد و می‌گوید رفتار والدین اشتباه است که بچه این‌طور رفتار می‌کند و باید رفتار خود را اصلاح کنند. لجبازی از ۲ سالگی شروع می‌شود و تا ۳.۵ سالگی ادامه دارد؛ اگر پدر و مادر الگوی رفتاری درستی داشته باشند این مسئله حل می‌شود؛ یعنی یک جوری در بدو شروع‌اش لجبازی شدید نمی‌شود و بچه می‌بینند که پدر و مادر همراه او هستند و حل می‌شود.

بهترین نوع فرزندپروری، پدر و مادر مقتدر هستند

در فرزندپروری چهار نوع فرزند پروری داریم که یکی فرزندپروری این است که «هرچی من می‌گویم.» در حالی که بهترین نوع فرزندپروری، پدر و مادر مقتدر هستند؛ یعنی به جای مناسب «نه» می‌گویند و هم نه‌ایی که می گویند در نهایت مهربانی، آرامش و همراه بودن با بچه بوده و مخالفت خود را اعلام می‌کنند.

ویژگی پدر و مادر لجباز

پدر و مادرهایی که لجباز هستند، پدر و مادرانی هستند که یک «نه» محکم می‌گویند و تعداد (نه) گفتن زیاد است و مدام در حال جنگیدن بوده و در واقع لجبازی بین والدین و بچه است و بچه یک الگوی رفتاری از والدین یاد می‌گیرد. اگر رفتار پدر و مادر درست باشد بین ۲ تا ۳.۵ سالگی این نوع رفتار شکل می‌گیرد و ادامه پیدا نمی‌کند اما وقتی پایه اشتباه باشد همین طور جلو می‌رود.

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در print

لینک کوتاه خبر:

http://mahallehman.ir/?p=9748

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: